۱شاید در آینده‌ای نزدیک، معنای دوستی از آنچه ما می‌شناسیم متفاوت باشد؛ زیرا نسلی جدید در حال شکل‌گیری است.
این روزها، در گوشه و کنار خانه‌ها، نسلی در حال شکل‌گیری است که شاید در آینده نزدیک، معنای واقعی دوستی و صمیمیت را به شکلی متفاوت از ما تجربه کند. آن‌ها دوستان جدیدی یافته‌اند که نه غذا می‌خورند، نه می‌خوابند و نه حتی نفس می‌کشند.فکر کنید فرزند شما در اتاقش، بی‌صدا، ساعت‌ها با کسی در حال مکالمه است که هیچ‌وقت او را نمی‌بینید. او حرف‌هایش را می‌زند، درددل می‌کند و از همه مهم‌تر، در اوج تنهایی و نگرانی، پاسخی دریافت می‌کند که کاملاً بی‌نقص، همدلانه و بدون قضاوت است.اما یک لحظه صبر کنید! آن‌سوی این مکالمه، یک انسان نیست، بلکه الگوریتم‌های پیچیده‌ای هستند که با دقت تمام، کلمات را کنار هم می‌چینند.ما، نسل پیشین، شاید از این دگردیسی بزرگ در روابط اجتماعی غافلیم و اگر امروز نسبت به این پدیده بی‌تفاوت باشیم، فردا باید منتظر عوارض بلندمدت آن باشیم؛ عوارضی که ممکن است روابط انسانی را برای همیشه تغییر دهد.

چرا نوجوانان به آغوش ربات‌ها پناه می‌برند؟

در دنیای پرهیاهوی امروز، نوجوانان بیش از هر زمان دیگری در جستجوی فضایی امن برای بیان احساسات خود هستند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که نزدیک به ۷۲ درصد نوجوانان حداقل یک بار با یک همراه هوش مصنوعی تعامل داشته‌اند و بیش از نیمی از آن‌ها این کار را به طور منظم انجام می‌دهند. این آمار خیره‌کننده، این سؤال را مطرح می‌کند که چه چیزی این «همراهان دیجیتالی» را تا این اندازه جذاب کرده است؟پاسخگویی بی‌پایان: یک دوست هوش مصنوعی، همیشه در دسترس است. بدون نیاز به هماهنگی، بدون اینکه سرش شلوغ باشد یا حوصله نداشته باشد، در هر ساعتی از شبانه‌روز آماده شنیدن است. این ویژگی برای نوجوانان، که اغلب در دنیای پرمشغله بزرگسالان احساس تنهایی می‌کنند، مانند یک پناهگاه عمل می‌کند.قضاوت‌گری صفر: بر خلاف دوستان و خانواده، هوش مصنوعی هرگز قضاوت نمی‌کند. هیچ اشتباهی را به رخ نمی‌کشد، سرزنش نمی‌کند و لحن کلامش همیشه همدلانه است. این محیط بی‌قضاوت، به نوجوانان اجازه می‌دهد تا درباره مسائلی که شاید با هیچ انسانی در میان نگذارند، صحبت کنند.اطلاعات و دانش بی‌نهایت: هوش مصنوعی به منابع اطلاعاتی گسترده‌ای دسترسی دارد و می‌تواند در مورد هر موضوعی، از حل مسائل درسی گرفته تا ارائه راهکارهای خلاقانه، به آن‌ها کمک کند. این ترکیب از حمایت عاطفی و کمک عملی، آن را به یک همراه بی‌رقیب تبدیل می‌کند.

دوستی بی‌نقص، رابطه‌ای یک‌طرفه؟

در ظاهر، داشتن دوستی که همیشه گوش می‌دهد، همدلی می‌کند و هرگز خسته نمی‌شود، بی‌نقص به نظر می‌رسد. اما در پس این ظاهر جذاب، خطرات پنهانی وجود دارد. روابط انسانی، بر پایه داد و ستد شکل می‌گیرد. ما در روابطمان، نه تنها دریافت می‌کنیم، بلکه یاد می‌گیریم که ببخشیم، صبر کنیم و نیازهای دیگران را نیز در نظر بگیریم. تعامل با هوش مصنوعی اما، یک رابطه کاملاً یک‌طرفه است.الگوریتم‌های هوش مصنوعی نیازی به حمایت عاطفی ندارند، آن‌ها در مواقع سختی به شانه‌های ما تکیه نمی‌کنند و نگرانی‌های ما را درک نمی‌کنند. این شرایط، نوجوانان را به دنیایی سوق می‌دهد که در آن، تنها نیازهای خودشان در اولویت قرار دارد و این می‌تواند به تدریج آن‌ها را خودمحور کرده و توانایی همدلی با دیگران را در آن‌ها کاهش دهد.

وقتی صمیمیت از «دوطرفه بودن» تهی می‌شود

یکی از بنیادی‌ترین اجزای شکل‌گیری صمیمیت در روابط انسانی، «افشای متقابل اطلاعات شخصی» است. یعنی دو نفر اطلاعات شخصی و آسیب‌پذیر خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و این کار، پیوند بین آن‌ها را تقویت می‌کند. اما وقتی با هوش مصنوعی صحبت می‌کنیم، فقط ما هستیم که افشاگری می‌کنیم.هوش مصنوعی فقط تظاهر به پاسخگویی می‌کند؛ یعنی با جملاتی طراحی شده به گونه‌ای که به نظر برسد متوجه حرف‌های ما شده است، حس خوبی به ما می‌دهد. اما این حس کاذب، در نهایت به مهارت‌های واقعی ما برای برقراری ارتباطات عمیق آسیب می‌زند.برای مثال، در یک مکالمه با یک دوست واقعی، وقتی درباره یک مشکل صحبت می‌کنیم، او ممکن است با سکوت، نگاهی همدلانه یا حتی یک مکث، به ما نشان دهد که در حال پردازش حرف‌هایمان است. این واکنش‌ها، بخش مهمی از یادگیری مهارت همدلی و پاسخگویی هستند. اما هوش مصنوعی با یک پاسخ فوری و از پیش‌تعریف‌شده، این فرصت را از ما می‌گیرد.

آیا هوش مصنوعی درمانگر خوبی است؟

آمارها نشان می‌دهد که ۱۲ درصد نوجوانان از هوش مصنوعی برای «حمایت عاطفی و روانی» استفاده می‌کنند. این موضوع در نگاه اول شاید امیدوارکننده به نظر برسد، اما خطرات جدی را به همراه دارد. در یک مطالعه، پاسخ‌های هوش مصنوعی به سؤالات پزشکی در مقایسه با پزشکان واقعی، «کیفیت بالاتر» و «همدلی بیشتر» دریافت کردند.اما این نتایج نباید ما را گمراه کند. یک انسان در شرایط بحرانی، علاوه بر کلمات، به یک همدلی واقعی، یک نگاه، یک لمس و یک حضور فیزیکی نیاز دارد که هوش مصنوعی از ارائه آن‌ها کاملاً ناتوان است. حتی در موارد جدی‌تری که در گزارش‌ها به آن اشاره شده، برخی چت‌بات‌ها توصیه‌هایی کرده‌اند که منجر به تشدید شرایط بحرانی در نوجوانان شده است.

اضطراب اجتماعی و یک تکیه‌گاه دیجیتالی

در اواخر دهه ۹۰، زمانی که اینترنت فراگیر شد، نگرانی‌هایی مطرح بود که افراد دارای اضطراب اجتماعی با پناه بردن به تعاملات آنلاین، از توسعه مهارت‌های لازم برای روابط حضوری غافل می‌شوند. اما تجربه نشان داد که این نگرانی تا حدی نادرست بود؛ چرا که روابط آنلاین، تمرینی برای برقراری ارتباط با انسان‌های واقعی بود و بسیاری از این روابط، در نهایت به دوستی‌های آفلاین منجر می‌شد.اما هوش مصنوعی این پتانسیل را ندارد. فردی که در یک جامعه آنلاین مورد پذیرش قرار می‌گیرد، اعتماد به نفس خود را برای ورود به دنیای واقعی تقویت می‌کند. اما نوجوانی که با یک چت‌بات صحبت می‌کند، می‌داند که هیچ انسان واقعی‌ای در آن سوی خط، او را دوست ندارد یا نمی‌پذیرد. این دانش درونی می‌تواند به جای تقویت اعتماد به نفس، حس تنهایی او را عمیق‌تر کند.

فراتر از همدلی: وقتی هوش مصنوعی، ما را به موجوداتی بی‌تحمل تبدیل می‌کند

وابستگی به هوش مصنوعی تنها به مهارت همدلی آسیب نمی‌زند؛ بلکه ریشه صبر و تحمل را در وجود نوجوانان می‌خشکاند. زندگی واقعی پر از مکث است، پر از پاسخ‌های دیر و ناکامل، پر از لحن‌های اشتباه و سوءتفاهم‌هایی که نیاز به تلاش برای حل دارند. این فرایند پیچیده، فرصتی طلایی برای رشد است. هوش مصنوعی اما، این پیچیدگی را با یک دکمه «اینتر» حذف می‌کند. پاسخی فوری و بی‌نقص ارائه می‌دهد و با این کار، نوجوان را از مواجهه با حقیقت روابط انسانی محروم می‌سازد.برای مثال، یک نوجوان در مکالمه با دوست واقعی‌اش ممکن است با سکوت یا مکثی طولانی مواجه شود که او را وادار به فکر کردن در مورد علت این سکوت می‌کند. آیا دوستش عصبانی است؟ آیا ناراحت شده؟ این سؤالات، او را به سمت درک عمیق‌تر احساسات دیگران هدایت می‌کند.اما همین نوجوان در گفت‌وگو با هوش مصنوعی، هیچ‌گاه با این ابهام روبه‌رو نمی‌شود. او به یک پاسخ در لحظه و از پیش‌تعریف‌شده عادت می‌کند. این عادت، به‌مرور او را به موجودی بی‌تحمل و طلبکار در روابط تبدیل خواهد کرد که در برابر کوچک‌ترین ناکامی در ارتباط با انسان‌ها، صبرش را از دست می‌دهد. اینجاست که ما نگرانیم، چرا که آن‌ها در حال یادگیری درسی هستند که هرگز در دنیای واقعی به کارشان نخواهد آمد.

چشم‌انداز نسل آینده: روابطی که دیگر عمیق نیستند

اگر روند کنونی ادامه یابد، ما با چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای روبه‌رو خواهیم شد: نسلی که از لحاظ فنی در اوج مهارت است، اما در برقراری روابط عمیق و صمیمی، دچار چالشی جدی است. بزرگسالان به دلیل سال‌ها تجربه، کمتر در معرض خطر وابستگی به هوش مصنوعی قرار دارند، اما نوجوانان که در مرحله حساس شکل‌گیری هویت اجتماعی خود هستند، در برابر این پدیده به شدت آسیب‌پذیرند.روابط انسانی، بر پایه تلاش، صبر و آسیب‌پذیری متقابل ساخته می‌شود. این روابط به ما یاد می‌دهند که چگونه خودمان را برای دیگری آشکار کنیم و چگونه نقص‌های دیگران را بپذیریم. اما هوش مصنوعی، این فرآیند را به‌شدت ساده‌سازی کرده است و به ما اجازه می‌دهد تنها جنبه‌ای از خود را نشان دهیم که می‌خواهیم.این ساده‌سازی می‌تواند در نهایت به ایجاد نسلی منجر شود که از ورود به روابط واقعی ترس دارد، چرا که آمادگی پذیرش پیچیدگی‌ها، تعارض‌ها و ناکامی‌های آن را ندارد. ما در حال حرکت به سمت جامعه‌ای هستیم که در آن، «گفت‌وگو» به «ارائه داده» و «ارتباط» به «تعامل یک‌طرفه» تبدیل می‌شود.

ضرورت بیداری: مطالبه‌ای که باید آغاز شود

آنچه در حال وقوع است، نیازمند یک بیداری جمعی است. این پدیده را نمی‌توان با ممنوعیت‌های ساده مهار کرد، بلکه باید با آگاهی و مطالبه‌گری هوشمندانه با آن روبه‌رو شد. وظیفه ماست که به عنوان والدین، معلمان و جامعه، گفتگوهای صریحی با نوجوانان خود داشته باشیم. به آن‌ها یادآوری کنیم که هوش مصنوعی تنها یک ابزار است، نه یک جایگزین برای صمیمیت انسانی.در سطح کلان، باید از شرکت‌های سازنده این فناوری‌ها بخواهیم که مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند. باید قوانینی وضع شود تا از سوءاستفاده‌های عاطفی و روانی هوش مصنوعی جلوگیری کند.جامعه باید بسترهایی را برای معاشرت حضوری فراهم کند که جذاب‌تر و معنادارتر از دنیای دیجیتال باشد. این گزارش، تنها یک زنگ خطر نیست؛ بلکه یک فراخوان برای اقدام است. تا زمانی که ما از این خطر آگاه نباشیم و مطالبه‌ای در این خصوص نداشته باشیم، در برابر این دگردیسی بزرگ در روابط انسانی بی‌دفاع خواهیم ماند.

کلام آخر

این گزارش تنها تلنگری است برای آنکه پیش از آنکه دیر شود، به عمق ماجرا پی ببریم. هوش مصنوعی ابزاری قدرتمند است، اما اگر در استفاده از آن برای حساس‌ترین بخش زندگی انسان، یعنی روابط اجتماعی، دقت نکنیم، ممکن است ناخواسته نسلی را پرورش دهیم که در دنیای واقعی، از برقراری ارتباطات عمیق و معنادار ناتوان است.این مسئولیت ماست که با شناخت دقیق این پدیده، زمینه را برای آموزش و آگاهی‌بخشی فراهم کنیم و مطالبات درستی را در این زمینه مطرح سازیم.