قدم‌های زائران اربعین امروز در کربلا بی‌وقفه ادامه یافت. خیابان‌ها از موج جمعیت پر شد، موکب‌ها خدمات ارائه کردند و ملیت‌های مختلف شانه‌به‌شانه، با اشک و دعا به سوی بین‌الحرمین حرکت کردند.
اینجا کربلاست به وقت اربعین ۱۴۴۷. از نخستین ساعات بامداد امروز تا همین لحظه، حرکت زائران لحظه‌ای از حرکت نایستاده است.از سحرگاه خیابان‌های منتهی به حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) مملو از زائرانی بود که با گام‌های آرام اما پیوسته، مسیر خود را به سوی بین‌الحرمین ادامه می‌دادند. نسیم خنک صبحگاهی بر چهره‌های خسته می‌وزید و صدای قدم‌ها در همهمه جمعیت گم می‌شد.در این ساعت، هنوز آفتاب به‌طور کامل بالا نیامده بود اما موکب‌ها از همان بامداد خدمات ارائه می‌دادند.
میزبانان اربعین چای عراقی را یکی پس از دیگری آماده می‌کردند. برخی زائران در گوشه‌ای کنار خیابان نشسته بودند تا برای دقایقی کوتاه استراحت کنند، اما بیشترشان ترجیح می‌دادند بی‌وقفه حرکت کنند. با پخش اذان صبح از بلندگوهای حرم‌ها، مسیرها برای چند دقیقه آرام شد. با طلوع خورشید، نور صبحگاهی بر گنبدهای طلایی تابید و انعکاس آن در چشم‌های اشک‌بار زائران صحنه‌ای دیدنی ساخت. پس از نماز، موج جمعیت دوباره به راه افتاد. هر چه ساعت جلوتر می‌رفت، بر حجم زائران افزوده می‌شد. از کوچه‌های فرعی گرفته تا خیابان‌های اصلی همه‌چیز زیر پای جمعیت بود.امسال تنوع ملیت‌ها بیش از همیشه به چشم می‌آمد. از آفریقا، اروپا، آسیا و حتی آمریکای لاتین، زائرانی با پوشش‌ها و پرچم‌های مختلف حضور داشتند. در یک گوشه، جوانان نیجریه‌ای با شور خاص خود شعار «لبیک یا حسین» را سر می‌دادند. چند قدم آن‌طرف‌تر گروهی از اندونزی و مالزی به زبان خودشان دعا می‌خواندند. در میان این جمعیت، ایرانی‌ها، افغان‌ها، عراقی‌ها، پاکستانی‌ها، لبنانی‌ها و سوری‌ها شانه‌به‌شانه قدم می‌زدند. تفاوت در زبان و رنگ پوست، هیچ فاصله‌ای ایجاد نکرده بود. نگاه‌ها و هدف‌ها یکی بود: رسیدن به حرم سیدالشهدا.
در اطراف کربلا، خودروها صف کشیده بودند. برخی از آن‌ها برای انتقال زائران از ورودی‌های شهر مستقر شده بودند، اما با توجه به تراکم جمعیت، حرکتشان تقریباً غیرممکن بود. یک راننده عراقی که کنار خودرواش ایستاده بود، با لبخند می‌گفت: «امروز خیابان‌ها فقط برای زائران است، ماشین‌ها مهمان‌ هستند.»هر چه به حرم‌ها نزدیک‌تر می‌شدی، حرکت دشوارتر می‌شد. در چند صد متری بین‌الحرمین، دیگر هیچ‌کس نمی‌توانست به تنهایی مسیر را طی کند و موج جمعیت تو را با خود می‌برد. گاهی دست‌ها برای حفظ تعادل روی شانه غریبه‌ای قرار می‌گرفت و همین تماس کوتاه، حس رفاقت و همراهی ایجاد می‌کرد.زائری ۷۸ ساله که از قزوین به زیارت اربعین مشرف شده است، می‌گوید: بعضی می‌گفتند هوا گرم است، نرو! اما هیج چیزی مانع از حرکتن به سمت کربلا نمی‌شود.
موکب‌ها در تمام ساعات شبانه‌روز فعال بودند. حتی کسانی که موکب رسمی نداشتند، بساط ساده‌ای در کنار خیابان پهن کرده بودند و با سینی‌های خرما، چای یا غذای گرم، از زائران پذیرایی می‌کردند. پیرمردی که روی صندلی پلاستیکی نشسته بود، ظرف‌های کوچک برنج را میان جمعیت پخش می‌کرد و می‌گفت: «این برای دل خودم است، برای حسین.»از ساعاتی قبل، دسته‌های عزاداری یکی پس از دیگری وارد خیابان‌ها شدند. صدای طبل‌ها، سنج‌ها و نوحه‌خوانی فضا را پر کرده است. برخی گروه‌ها علاوه بر نوحه‌های سنتی، شعارهای «لبیک یا نصرالله» و «لبیک یا خامنه‌ای» را هم سر می‌دهند که با همراهی دیگران تکرار می‌شود. این هم‌صدایی، حال و هوایی از وحدت را به صحنه می‌آورد؛ وحدتی که فراتر از ملیت و زبان بود.در میان جمعیت، داوطلبان جوان، کار هدایت و کمک به سالمندان و کودکان را بر عهده دارند. مصطفی، یکی از این داوطلبان عراقی، می‌گفت: «امسال ازدحام بیشتر است، اما دل‌ها هم نزدیک‌تر شده‌اند. همه به هم کمک می‌کنند تا هیچ‌کس در مسیر جا نماند.»
نزدیکی بین‌الحرمین، اوج تراکم جمعیت را می‌شد دید. اینجا حرکت تنها با موج ممکن بود. هر کس که قدمی برمی‌داشت، به ناچار با جمعیت هم‌جهت می‌شد. نگاه‌ها به گنبدهای نورانی دوخته شده بود. صدای روضه، همهمه جمعیت و فریادهای «وا حسیناه» درهم می‌آمیخت و فضایی می‌ساخت که در هیچ جای دیگری تجربه نمی‌شود.براخی زائران ایرانی بازگشت به کشور را از روزهای گرشته آغاز کرده و همچنان ادامه دارد اما هنوز یک میلیون ایرانی در شه های مقدس عراق حضور دارند که از بامداد امروز بسیاری راهی کشور شده‌اند. زائران کشورهای دیگر هم از شب گذشته پس از خواندن زیارت اربعین کربلا را ترک کرده‌اند. البته موکب‌های عراقی هم از ساعاتی قبل دیگر در حال تدارک بستن وسایل و تجهیزات هستند.