نبرد رسانه‌ای از عاشورا تا امروز، قدمتی هزاران‌ساله دارد؛ از سوگ سیاوش و تعزیه تا منبر و پرده‌خوانی. ایران پیش از عصر ماهواره با این رسانه‌های بومی پیام‌ها را منتقل و افکار عمومی را هدایت می‌کرد. این سنت کهن، نمونه‌ای از جنگ رسانه‌ای است که امروز نیز در جنگ ترکیبی نقشی مهم ایفا می‌کند.
رسانه‌ها ابزار کلیدی انتقال پیام در هر جامعه هستند و در خط مقدم نبردها قرار دارند. اما جنگ رسانه‌ای پدیده‌ای نوین نیست و بررسی تاریخ نشان می‌دهد این نبرد، قدمتی دیرینه دارد. از تعزیه‌های سنتی تا پرده‌خوانی‌های چند هزار ساله، ایران یکی از کهن‌ترین پیشینه‌ها را در این عرصه در اختیار دارد.امروزه رسانه‌ها در خط مقدم جنگ ترکیبی قرار دارند؛ نبردی که میدان‌های فیزیکی را به حاشیه رانده و با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی و کنترل جریان اطلاعات، به قلب جوامع نفوذ کرده است.در این شرایط، ظرفیت‌های بومی همچون تعزیه و پرده‌خوانی، سرمایه‌ای ارزشمند برای ایران به شمار می‌آید. اما پرسش اساسی این است که آیا از این ظرفیت‌ها برای مقابله با چالش‌های جنگ ترکیبی استفاده می‌شود؟

جنگ رسانه‌ای؛ هلهله و اخلال در انتقال پیام

رسانه در معنای ساده یعنی ابزار انتقال پیام و جنگ رسانه‌ای به معنای نبردی است که تمرکز آن بر ابزار انتقال پیام و جلوگیری از رسیدن پیام حریف به مقصد است.این امر تنها محدود به تلویزیون، ماهواره و رسانه‌های نوین نیست. بلکه هرگونه اقدام برای جلوگیری از انتقال پیام به مخاطب، نمونه‌ای از جنگ رسانه‌ای محسوب می‌شود.حتی در عاشورا، زمانی که امام حسین علیه‌السلام برای انتقال آخرین پیام‌های خود مقابل سپاه دشمن سخن گفتند و لشکر عمر سعد با ایجاد هلهله مانع از شنیده شدن سخنان ایشان شد، نمونه‌ای از یک جنگ رسانه‌ای به وقوع پیوست.

۴ نوع رسانه و کارکرد آنها

رسانه‌ها ۴ دستهٔ اصلی دارند:۱. رسانهٔ گفتاری: گفتار، سخنرانی و گفت‌وگو، رایج‌ترین، رساترین و قدیمی‌ترین ابزار انتقال پیام است. این رسانه با وجود تأثیرگذاری بالا، یکی از مغفول‌ترین ابزارها در مدیریت افکار عمومی محسوب می‌شود.۲. رسانهٔ نوشتاری: شامل آگهی‌های کوتاه، گزارش‌های چند صفحه‌ای و کتاب‌های مفصل است که امکان انتقال پیام مکتوب در قالب‌های متنوع را فراهم می‌کند.۳. رسانهٔ شنیداری: از صفحهٔ گرامافون و نوار کاست تا فایل‌های صوتی و پادکست، ابزارهایی بوده‌اند که پیام از طریق شنوایی به مخاطب منتقل شود. رادیو نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین رسانه‌های شنیداری، نقشی مؤثر در جریان‌سازی رسانه‌ای ایفا می‌کند.۴. رسانهٔ دیداری: شامل عکس و نقاشی و نیز انواع نمایش است. عکس و کاریکاتور از ابزارهای مهم انتقال پیام هستند. در حوزهٔ نمایش نیز، نمایش‌های زنده مانند تئاتر و شبیه‌خوانی و نمایش‌های پرده‌ای مانند فیلم، تلویزیون و سینما از جمله ابزارهای مهم رسانه‌های دیداری هستند.

۴ هزار سال نبرد رسانه‌ای با کمک تعزیه و شبیه‌خوانی

یکی از مهم‌ترین ابزارهای رسانهٔ دیداری در ایران، تعزیه و شبیه‌خوانی است که سابقه‌ای چهار هزار ساله دارد. مراسم «سوگ سیاوش» نمونه‌ای از این آیین‌هاست که به‌ویژه در بخارا رواج داشته و پیام‌های فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی را به جامعه منتقل می‌کرد.پس از اسلام، در دورهٔ دیلمیان، این مراسم با الگوبرداری از سوگ سیاوش به اجرای تعزیهٔ امام حسین علیه‌السلام تبدیل شد.هرچند در برخی مقاطع تاریخی با مخالفت‌هایی روبه‌رو شد، در دوران صفوی و با رسمی شدن تشیع، این هنر بار دیگر احیا، و به ابزاری قدرتمند برای انتقال پیام عاشورا و مقابله با تحریف روایت‌ها تبدیل شد.

تعزیه‌خوانی، رسانهٔ اثرگذار اجتماعی

تعزیه نه‌تنها یک هنر آیینی، بلکه یک رسانهٔ تأثیرگذار است که می‌تواند جوهرهٔ اندیشه و عواطف انسانی را منتقل کند. اجرای موفق تعزیه، چنان تأثیری بر مخاطب می‌گذارد که او را به صحنه می‌کشاند و موجب می‌شود با پیام عاشورا همراه شود.این ظرفیت بالا در انتقال پیام موجب شده بود مخالفت‌هایی با تعزیه شکل گیرد، چرا که بیم آن می‌رفت این پیام به‌سرعت در میان جوامع غیرشیعی نفوذ کند و اثرات اجتماعی عمیقی بر جای بگذارد.

پرده‌خوانی، رسانهٔ روایتگر ایرانی چند هزار ساله

پرده‌خوانی، به‌عنوان نخستین نوع نمایش پرده‌ای، ریشه‌ای مشترک با تعزیه دارد و از رسانه‌های دیداری قدرتمند با سابقه‌ای چند هزار ساله در ایران محسوب می‌شود.این رسانه امکان انتقال پیام از طریق نمایش داستان‌های تاریخی و مذهبی بر بوم‌های بزرگ را فراهم می‌کرد و از ابزارهای مهم روایت‌گری در جوامع ایرانی بوده است.

منبر، رسانهٔ کم‌نظیر فرهنگ شیعه

رسانهٔ گفتاری همچون منبر، وعظ، خطابه و گفتمان چهره‌به‌چهره، از ظرفیت‌های منحصربه‌فرد در فرهنگ شیعی محسوب می‌شود.در ایام محرم، ماه رمضان و دههٔ فاطمیه، هزاران مبلغ از این رسانه برای انتقال پیام‌های فرهنگی و اعتقادی به مخاطبان استفاده می‌کنند.این حجم از دسترسی مستقیم و زنده به مخاطب، مزیتی است که کمتر فرهنگی در دنیا از آن برخوردار است.

از ظرفیت‌های رسانه‌ای بومی در جنگ ترکیبی غافل نشویم

امروزه بخش قابل‌توجهی از تمرکز رسانه‌ای بر شبکه‌های ماهواره‌ای، اینترنت و رسانه‌های سایبری است. اما در این میان، رسانه‌های گفتاری، تعزیه، شبیه‌خوانی و پرده‌خوانی به‌عنوان ظرفیت‌های بومی و زنده، می‌توانند نقش مکمل و اثربخشی در جنگ ترکیبی ایفا کنند.این رسانه‌ها نه‌تنها با ابزارهای نوین در تعارض نیستند بلکه در کنار آنها می‌توانند انتقال پیام‌های عمیق اجتماعی و فرهنگی را تقویت کنند.

حرف آخر…

جنگ رسانه‌ای، جنگ پیام و روایت است، نه صرفاً جنگ ابزار. ایران با بهره‌گیری از رسانه‌های گفتاری، نمایشی و پرده‌ای بومی، سرمایه‌ای ارزشمند در اختیار دارد که می‌تواند در جنگ ترکیبی و مدیریت افکار عمومی مورد استفاده قرار گیرد.احیای این ظرفیت‌ها و بهره‌گیری هوشمندانه از آنها می‌تواند زمینه‌ساز افزایش اقتدار رسانه‌ای ایران و گسترش روایت‌های اصیل در مقابل جریان‌های رسانه‌ای معارض باشد.