چگونگی نابودی نقشه چندین ساله اسرائیل برای شکست ایران
پرینتپس از آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، در کمتر از دوازده ساعت، ایران با پاسخی موشکی و پهپادی، طرح «فلج مغزی» دشمن را ناکام گذاشت.
بامداد ۲۳ خرداد سال جاری بود که رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان تجاوز کرد، اقدامی که با پاسخ قاطع و کوبنده نیروهای مسلح کشورمان همراه شد و در نهایت رژیم متجاوز اسرائیل که به خیال خود احساس میکرد میتواند به اهداف تعیین شده خود در مدت کوتاهی دست یابد، در حالی که خسارات سنگینی خورده بود، مجبور شد عقبنشینی کند. با توجه به شکست رژیم صهیونیستی در این جنگ علیرغم حمایتهای آمریکا، بررسی ابعاد این درگیری و تغییرات اساسی در محاسبات دشمن، اهمیت ویژهای دارد.کارشناسان بسیاری با اشاره به شکست محاسباتی دشمن در همان ساعات نخست نبرد، معتقدند که این جنگ نه تنها ساختار بازدارندگی ایران را تثبیت کرد، بلکه معادلات امنیتی منطقه را به زیان رژیم صهیونیستی و حامیانش تغییر داد.زمینه و علت آغاز جنگواقعیت این است که تهدیدات نظامی علیه ایران از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره وجود داشته، اما این سؤال اساسی برای بسیاری مطرح است که چرا این تهدیدات در این مقطع به اقدام عملی تبدیل شد.مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی این سوال را اینگونه پاسخ میدهد که، دو دسته محاسبه در تصمیم دشمن نقش داشت، یکی محاسبات تاریخی و بلندمدت که طی یک دهه شکل گرفته بود و دیگری هم محاسبات عملیاتی کوتاهمدت که در هفتههای پایانی قبل از حمله تکمیل شد.
محاسبات دشمن و سناریوی عملیاتیبه گفته محمدی در محاسبات بلندمدت، دشمن، ایران را در شرایط «گذار سیاسی» و «ضعف ساختاری» میدید، جامعه ایران را آستانه یک شورش بزرگ تصور میکرد و معتقد بود محور مقاومت تضعیف شده و توان بازدارندگی ایران فروپاشیده است. همچنین ارزیابی آنها بر این بود که ایران از جنگیدن هراس دارد، روابط بینالمللیاش شکننده است و در انزوای استراتژیک قرار دارد.در تحلیلهای چند هفته مانده به حمله، سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بر این باور بودند که اگر ضربهای سریع و مهلک به رأس فرماندهی نظامی ایران وارد شود، دو پیامد کلیدی رخ خواهد داد، یکی فلج نظامی فوری و دیگری آغاز شورشهای داخلی. در تحلیل های مختلفی که درباره وقایع جنگ اخیر شده نیز گفته شده که تصور دشمن این بود که، حذف فرماندهان، ایران را از توان بازسازی ساختار دفاعی محروم میکند و ترکیب حمله خارجی، اقدامات تروریستی مرزی و آشوب داخلی، نظام را به زانو درمیآورد.
مهدی محمدی در همین راستا مهمترین بخش این نبرد را دوازده ساعت اول، از بامداد تا شب روز نخست، میداند. در این مدت زمان، اگرچه حملات دشمن خساراتی وارد کرد، اما ساختار فرماندهی و تصمیمگیری ایران بدون اختلال باقی ماند و توانست در همان شب با یک حمله موشکی و پهپادی گسترده، ابتکار عمل را به دست بگیرد.به گفته محمدی، شکست سناریوی «فلج مغزی» در این مقطع باعث شد که دشمن از همان شب نخست به این نتیجه برسد که آغاز جنگ اشتباه بوده است. این کارشناس مسائل سیاسی همچنین معتقد است که نتایج جنگ نشان داد رژیم صهیونیستی در تصمیمگیریهای استراتژیک استقلال ندارد و آغاز و پایان جنگ را آمریکا تعیین میکند. یک مولفه مهم در ناکامی دشمن یکی از موارد دیگری که در جنگ اخیر به وضوح نمایان شد این بود که همبستگی اجتماعی در ایران به عنوان یک مؤلفه دفاعی واقعی، نقش مهمی در ناکامی دشمن داشت.از منظر محمدی هم، هدف اصلی دشمن یا ایجاد براندازی داخلی بود یا وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش تسلیم کامل در برابر آمریکا؛ اهدافی که هیچیک محقق نشد. این امر نشان میدهد که جمهوری اسلامی نهتنها از بحران عبور کرد بلکه با نشان دادن قدرت نظامی و سیاسی خود، وارد مرحلهای جدید از بازدارندگی فعال شد.دشمنان ما طی یک دهه به این نتیجه رسیده بودند که ایران در حال گذار سیاسی است و شکافهای اجتماعی آن را به آستانه شورش میرساند. آنان محور مقاومت را تضعیفشده، توان بازدارندگی ایران را فروپاشیده و روابط بینالمللی کشور را شکننده میدانستند. این تصویر نادرست، زمینهساز تصمیمگیری برای آغاز جنگ شد.
واقعیت این است که دشمن در برآورد توان فرماندهی ایران اشتباه کرد. در هفتههای پیش از حمله، سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بر این باور بودند که با ترور فرماندهان ارشد و حملات دقیق، ساختار فرماندهی ایران در همان ساعات نخست فرو میپاشد. این محاسبه بر اساس اطلاعات ناقص و برداشتهای سطحی از سیستم دفاعی ایران شکل گرفت. اما واقعیت نشان داد که شبکه فرماندهی و تصمیمگیری ایران حتی تحت شدیدترین حملات نیز پایدار است.مهدی محمدی مهمترین بخش نبرد را دوازده ساعت اول دانست که اعتقاد بسیاری از تحلیلگران هم همین است، در این بازه، برخلاف انتظار دشمن، ایران توانست بلافاصله وارد فاز پاسخگویی شود و با حمله موشکی و پهپادی گسترده، ابتکار عمل را در همان شب نخست در دست گیرد. این واکنش سریع، طرح دشمن برای ایجاد «فلج مغزی» را ناکام گذاشت.به گفته محمدی، یکی از پیامهای جنگ این بود که رژیم صهیونیستی توان تصمیمگیری مستقل در مسائل حیاتی خود را ندارد. نه آغاز جنگ و نه پایان آن در تلآویو تعیین نشد، بلکه واشنگتن عامل اصلی در مدیریت بحران بود. این وابستگی، شکاف در ادعاهای استقلال راهبردی رژیم صهیونیستی را آشکار کرد.محمدی تأکید میکند که انسجام اجتماعی در ایران، برخلاف تصور دشمن، در لحظات بحران فعال شد و مردم با حمایت از نیروهای مسلح، مانع تحقق هدف دشمن در ایجاد آشوب داخلی شدند. این تجربه به اعتقاد کارشناسان نشان داد که سرمایه اجتماعی میتواند به یک ابزار بازدارنده واقعی تبدیل شود.
برداشتهای غلط و سیگنالهای نادرست از فضای داخلی ایران جنگ ۱۲ روزه آشکار ساخت که بخش زیادی از محاسبات دشمن بر پایه برداشتهای غلط و سیگنالهای نادرست از فضای داخلی ایران شکل گرفته بود. این تجربه، اهمیت مدیریت ادراک دشمن و جلوگیری از ارسال پیامهای ضعف را برجسته میکند.به باور کارشناسان و تحلیلگران، تا زمانی که این حوزه به شکل منسجم و هدفمند مدیریت نشود، امکان تکرار تصمیمات پرخطر دشمن همچنان وجود خواهد داشت. این جنگ، علاوه بر تثبیت بازدارندگی ایران، الگویی تازه از پاسخگویی سریع و ضربه متقابل را در سطح منطقهای به نمایش گذاشت.
https://nimrooz24.ir/?p=46940
برچسب ها
اخبار مشابه
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.