نظر می‌رسید پروژه صهیونیستی مرحله بعدی خود را طراحی کرده؛ اردن، هدف بعدی است. فواد البطاینه، نویسنده اردنی در تازه‌ترین یادداشت خود هشدار داد که پایگاه‌های نظامی آمریکا، جبهه داخلی متزلزل و انفعال سیاسی، اردن را در آستانه بلعیده‌شدن در نقشه خاورمیانه جدید قرار داده‌ است.

حالی‌که تحولات منطقه‌ای با سرعتی بی‌سابقه در حال شکل‌گیری است، موقعیت ژئوپلیتیکی اردن در معادلات جدید خاورمیانه بیش از پیش در معرض تهدید قرار گرفته است. یادداشت پیش‌رو به قلم «فؤاد البطاينة» نویسنده اردنی با نگاهی تحلیلی و هشدارآمیز، تلاش می‌کند جایگاه واقعی اردن در طرح‌های صهیونیستی–آمریکایی بازخوانی کند.نویسنده در مقدمه این یادداشت یادآور می‌شود که موقعیت اردن در چارچوب منازعه عربی–صهیونیستی با هر کشور عربی دیگری متفاوت است. اگرچه اردن کشوری عضو سازمان ملل با روابط بین‌المللی گسترده است، اما این جایگاه در محاسبات اسرائیل و آمریکا صرفاً جنبه نظری دارد و یک موضوع روی کاغذ است. زیرا در بیانیه بالفور، اراضی اردن بخشی از فلسطین تلقی شدند و در توافق سایکس–پیکو نیز اردن و فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا به‌عنوان سهمی برای تشکیل دولت یهودی قرار گرفتند.ایجاد امارت اردن نیز در محاسبات آن‌ها به‌عنوان یک کشور عربی مستقل نبود، بلکه در خدمت تحقق شرایط تأسیس کشور یهودی در فلسطین طراحی شد. از همین رو، الحاق کرانه باختری به اردن با هدف جلوگیری از تشکیل کشور یا موجودیت سیاسی مستقل فلسطینی صورت گرفت تا این منطقه در کنار اردن به‌عنوان یک امانت باقی بماند.
سرنوشت اردن در خاورمیانه جدید بنابراین، نظام حاکم و ملت اردن باید با دقت هوشیار باشند و محاسبات سیاسی، رسانه‌ای و نظامی خود را بر این اساس بنا کنند که در طرح خاورمیانه جدید از نگاه آمریکا و اسرائیل، اردن جایی ندارد؛ چرا که حتی در پروژه «اسرائیل کوچک» به‌عنوان بخشی از فلسطین گنجانده شده است.به‌عبارت دیگر، شکست یا ناکامی این پروژه، ضامن حفظ اردن نیست و بازسازی ساختار کشورهای منطقه، اردن را همان‌قدر دربرمی‌گیرد که فلسطین را. نکته دیگر است که این پروژه اکنون در دسترس آمریکا قرار گرفته، زیرا تمامی کشورهای عربی منطقه برای بازسازی سیاسی و اجتماعی تحت اراده صهیونیستی–آمریکایی آماده شده‌اند و آنچه ذهن آن‌ها را مشغول کرده، خارج کردن اردن از معادله است که تنها مانع آن، غزه است.
چه کسی سرنوشت اردن را تعیین می‌کند؟این‌که گفته شود سرنوشت اردن با سرنوشت کرانه باختری و غزه گره خورده، نباید چیزی جز این معنا داشته باشد که جنگ بعدی _چه سیاسی باشد و چه نظامی_ در صورت پیروزی اسرائیل در غزه، ماهیتی اشغال‌گرانه در قبال اردن خواهد داشت. مهم نیست که اردن لقمه‌ای آسان برای بلعیدن نباشد، بلکه مهم این است که در نهایت اصلاً لقمه نشود. سرنوشت اردن از موضع‌گیری رهبری نظام حاکم آغاز می‌شود که هنوز در وضعیت انفعال به‌سر می‌برد. این امر همچنین به میزان آمادگی‌ نظام حاکم بر اردن برای مقابله، ابتدا در داخل بدون تعلل و سپس در عرصه رسانه‌ای، سیاسی و نظامی در خارج بستگی دارد. در غیر این صورت، این مردم اردن با جمعیت ده‌میلیونی خود هستند که بدون ملاحظات، سرنوشت کشور را رقم خواهند زد.ما وقتی پذیرفتیم که مسئله فلسطین فقط مسئله فلسطینی‌هاست و نجات اردن را در بیگانگی با این مسئله دیدیم، در واقع به اردن خیانت کردیم و در حقش توطئه کردیم. این در حالی‌که این مسئله، مسئله‌ای اردنی بوده و خواهد بود، آن هم تا زمانی که مسئله فلسطین پابرجاست.